در چهلمین روز درگذشت استاد محمد عبداللهی، اساتید و دانشجویان به همراه خانواده ایشان، طی مراسمی که روز یکشنبه، دهم بهمن ماه ۱۳۸۹، در سالن ابن خلدون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، یاد و خاطره او را گرامی داشتند.
این مراسم با خواندن آیاتی از قرآن و قرائت متنی درباره زندگی استاد و فعالیتهای علمی و کاری او آغاز شد.

وی در ادامه افزود: دکتر عبداللهی به اشکهای ما نیازی ندارد، بلکه او علاقه دارد راهی که در پیش گرفت و حدود چهار در آن مسیر حرکت کرد، توسط دانشجویان و همکارانش و اعضای انجمن جامعهشناسی ادامه یابد و آن چیزی که عبداللهی زندگیاش را وقف آن کرد، تحقق یابد. با توجه به خاستگاه استاد فقید و سپس ورودش به عرصه جامعهشناسی، میتوان گفت که او با چه انگیزهای این رشته را انتخاب کرده و جلو رفته است. وی در سن ۲۵ سالگی مقالهای را تحت عنوان مسائل اجتماعی ایلام مینویسد و نشان میدهد که مبنای حرکتش یک سری مشکلات و آسیبهای اجتماعی بوده که به طور عادی در محیط روزمره زندگی با آنها مواجه بوده است، او به دنبال معضلات و مشکلات بوده و من فکر میکنم این انگیزهها او را به سمت جامعهشناسی کشاند تا جایی که دکتر عبداللهی به اهمیت رشته علوم اجتماعی پی برد. بعد از آنکه مشکلات و مسائل جامعه را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد، احساس کرد که نیاز به دانشی برای حل مسائل اجتماعی دارد و آن دانش را در علوم اجتماعی میتوانست به دست آورد. به همین دلیل، ۳۲ سال بعد از فراغت از تحصیل، وقت خود را عموماً صرف این کرد که مسائل و آسیبهای اجتماعی را بشناسد و به این موضوع پرداخت که چگونه میتوان از طریق جامعهشناسی توسعه، به این مسائل و مشکلات پاسخ داد و آنها را حل کرد. وی در دهه آخر زندگیاش کشف کار انجمنی و گروهی و جمعی در قالب انجمن علمی جامعهشناسی را به عرصه ظهور رساند که از ماندگارترین کارهای این استاد گرانمایه است.


دکتر پیران در خاتمه، با طرح این سؤال سخنان خود را پایان بخشید که آیا ما از تحلیل سوگواری نمیتوانیم ورق دیگری از رنجهای انسان ایرانی را از بر کنیم و به رنجهای تاریخیمان، نه برای تشفی نوستالژیک، بلکه برای رفتن به یک روانکاوی جمعی، برای ایجاد بسیج همگانی سالمسازی روانی ایرانی پاک نهاد استفاده کنیم و سوگواری را قدمی در راه پایان بخشیدن رنجهای نسلهای آینده این مرز و بوم بدانیم؟

دکتر زنجانیزاده همچنین با تأکید بر گسترش انجمن جامعهشناسی به مناطق مختلف کشور و ملی کردن انجمن توسط مرحوم دکتر عبداللهی، وی را معمار انجمن نوین جامعهشناسی ایران خواند.
پس از این سخنرانیها، فیلمی در حدود ۲۰ دقیقه اکران شد که در آن، به تاریخچه مختصری از زندگی استاد عبداللهی پرداخته شده بود. این فیلم همچنین حاوی نظرات همکاران آن مرحوم در انجمن و دانشگاه درباره ایشان بود که در آن، افراد مختلف به خصلتهایی نظیر تأثیر گذاری بر دانشجویان، پر تلاش بودن، نظم و تسلط به علوم اجتماعی، اظهار نظر کردن در عین فروتنی، عملگرایی، مدیریت قوی، کار کردن عاشقانه و پیگیرانه، بشّاشی و سرزندگی، صداقت، و بالاخره قدرت و قابلیتهای او در جذاب کردن دروس سخت اشاره کرده بودند.

او سپس با اشاره به جدا شدن رشته جامعهشناسی از فلسفه اجتماعی از زمان آغاز به کار این رشته به صورت آکادمیک و فعالیت افرادی مثل دورکیم و وبر، به عنوان معلم، محقق و مؤلف؛ سرنوشت جامعهشناسی در ایران را گره خورده به دو عامل ترجمه و مدیران دانست.
تقی آزاد ارمکی پس از بیان این بحث، دکتر محمد عبداللهی را معلمی نمونه و از جمله جامعهشناسانی معرفی کرد که به مخاطبهای خود اهمیت میداد و در انتقال شفاف نظریات بسیار کوشا بود.

دکتر سخاوت اولین دغدغه دکتر عبداللهی را ضعف تبادل علمی بین اصحاب علم و دانش و عدم تبادل آراء دانست و گفت که او برای حل این مسأله به تأسیس انجمن پرداخت و آن را به شهرستانها گسترش داد و همایشهای ملی و منطقهای را با شرکت نهادهای رسمی ترتیب داد. به گفته وی، علاوه بر این، عبور از گرایشهای قومی و محلی و رسیدن به اصول جمعی فارغ از گرایشهای قومی و خلاء بین گروههای کوچک و مستقل مدنی مثل احزاب و اصناف با نهادهای رسمی و مردمی از دیگر دغدغههای محمد عبداللهی بود.
جعفر سخاوت در انتها، با تأکید بر لزوم همراهی عمل با انسانیت در علم از نگاه دکتر عبداللهی به سخنان خود پایان داد.

فکوهی همچنین با بیان اینکه اسطوره و قهرمان از بیمنطقی نظری و عملی حکایت میکنند تا از واقعیات چشم بپوشیم، دکتر عبداللهی را مجموعهای از قوتها و ضعفها دانست که بسیار با اسطوره ساختن از افراد دیگر و حتی از خودش مخالف بود.
وی در انتهای صحبتهای خود، غزلی از حافظ را که به تعبیر او، ظاهری اسطورهای و در عین حال باطنی عقلانی داشت، برای حاضران در جلسه قرائت کرد.
پانزده دقیقه پایانی مراسم بزرگداشت مقام علمی دکتر عبداللهی، به سه سخنرانی پنج
دقیقهای اختصاص یافت که در پنج دقیقه نخست، دکتر محمدهادی ایازی معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران، با اشاره به مسئولیتهای و سمتهای مرحوم دکتر عبداللهی، به ذکر نتایج دو مورد از کارهای پژوهشی او پرداخت.

به گفته وی، پژوهش اول، بررسی اولویتبندی مسائل شهر تهران بود که از سه گروه پاسخگو (شهروندان، روشنفکران و مدیران) تشکیل شده بود و نتایج به دست آمده از آن، نشان میدهند که اولویتهای شهروندان را مسائل اقتصادی، اولویتهای روشنفکران را مسائل سیاسی و اجتماعی و اولویتهای مدیران را مسائل برنامهریزی تشکیل می دهند. کار پژوهشی دوم، به موضوع سرمایههای اجتماعی شهر تهران اختصاص داشت که در آن، سرمایههای اجتماعی، ثروتهای نامرئی هر کشوری شناخته شده و اعتماد به عنوان اصلیترین عنصر در تعاملات اجتماعی معرفی میشود و در صورت توجه به این مسأله است که با مشارکت اجتماعی میتوان مشکلات شهر را حل کرد. نتایج این تحقیق نشان میدهند که شهروندان تهرانی بیشترین اعتماد را به اعضای خانواده خود داشته و کمترین اعتماد را به احزاب دارند.
دکتر ایازی همچنین تأکید کرد که مرحوم دکتر عبداللهی عدم رعایت صداقت را یکی از مسائل مهم شهر تهران میدانست و معتقد بود که روز به روز ثروت و قدرت بر صداقت و معنویت غلبه پیدا میکنند. همچنین از دیگر دغدغههای دکتر درستکاری و امانت بود. وی در عین حال، بر اساس دانستهها و یافتههای خود از وضعیت اجتماعی شهر تهران، بر این باور بود که شهرداری باید از یک سازمان خدماتی به یک نهاد اجتماعی تغییر کند.


این عضو خانواده دکتر محمد عبداللهی در خاتمه، به تشریح ۱۵ سال نیروسازی آن مرحوم در نظریههای جامعهشناسی و پس از آن تأسیس انجمن نوین جامعهشناسی ایران، به منظور ورود به عرصه عمل پرداخت و او را از جمله افرادی دانست که در خدمت به دانشجویان و کشورش «احسنالعمل» بود.