6.23.2009

سخنرانی دکتر ماهاتیر محمد در باره اقتصاد دانش بنیان مالزی



این سخنرانی در سال 1385 در شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان ایراد شده است.


جهان وارد عصر اطلاعات شده است. اين، تند ترين تحول اقتصادي از زمان انقلاب صنعتي است.ما فرصت انقلاب صنعتي را از دست داديم و ناچار بوديم براي يك جهش در توسعه خود هزينه گزافي را بپردازيم. اما اين بار هزينه عدم شركت در انقلاب نوين اقتصادي مبتنی بر دانش و دسترسي بي نهايت به اطلاعات براي ما قابل جبران نيست. اگر اين بار نيز فرصت را از دست بدهيم ، براي هميشه عقب افتاده و زير دست خواهيم ماند.تا اين جاي موضوع براي همه روشن است كه “ کسب وکار “ نياز به دانش و آگاهي دارد. اما برخي، از بركات همين مقدار از دانش، بيشتر از ديگران بهره مند مي شوند. و آنهايي كه ظرفیت بيشتري براي دانش در نظر مي گيرند، بيشتر مي توانند از آن بهره مند شوند. اين ديدگاه در کسب وکار به “ بهره“ بيشتر و در جنگ به “پيروزي“ منجر مي شود.
يك داستان وجود دارد كه اين واقعيت را به تصوير مي كشد؛ در زمان هاي دور و قبل از ظهور ارتباطات مدرن،‌ ديده ها و شنيده ها، مستقيما تمام اطلاعات يك فرد را تامين مي كرد.اما بكار گيري اطلاعات مستلزم داشتن توان پردازش اطلاعات است و اين به معناي آن است كه بتوان اطلاعات را به درستي نحلیل كرده، سپس آنرا به كار بست.
حدود 200 سال پيش مالك يك مغازه فروشنده اجناس مختلف در يك شهر كوچك در اسكاتلند توانست بهتر از رقباي خود عمل كند. تنها كار ي كه وي مي كرد اين بود كه از يك تپه در آخر شهر بالا مي رفت و از آنجا آقيانوس آتلانتيك را به سوي شرق تا خط افق مشاهده مي كرد. چشم هاي اين مغازه دار مي توانست يك نقطه سياه كوچك در دور دست دريا را به عنوان يك كشتي تشخيص دهد كه براي اين نقطه دور افتاده اجناسي را وارد مي كرد. اين مغازه دار هنگامي كه كشتي را مشاهده مي كرد شتابان به مغازه خود مي رفت و اجناسي را كه در انبار داشت با قيمتي رقابتي نسبت به همكاران خود مي فروخت و لذامي توانست اجناس بهتري را با قيمت پايين تري از كشتي خريداري كند.هنگامي كه يك يا دو روز بعد محموله كشتي به شهر مي رسيد، او تمامي انبار خود را فروخته بود و مي توانست جاي آن را با اجناس بهتر و ارزان تر پر كند. اين در حالي بود كه رقباي او همچنان با اجناس قديمي منتظر خريدار بودند.
در ارتباط با اين داستان مي توان نتيجه گرفت كه اطلاعات در مورد زمان تامين جنس به راحتي توسط هر كسي به دست مي آمد ولي كاربرد اين دانش بايد از طريق انديشيدن به دست مي آمد. امروز نيز ما در جهان ارتباطات و اطلاعات زندگي مي كنيم. امروزز ما به اطلاعات زیادی دسترسي داریم. در این وضعیت، اولين اقدام بايد غربال كردن اطلاعات باشد تا اين كه تشخيص دهيم كدام اطلاعات براي ما مناسب تر است. و سپس بايد به اين موضوع انديشيد كه اين اطلاعات چگونه براي اهدافي كه در سر داريم مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.
هنگامي كه براي اولين بار “ ريز مدارها “ ساخته شدند اولين كاربرد آنها در ساخت ماشين هاي حساب بود. در واقع در آن زمان اين نياز وجود داشت كه از طريق ابزارهاي مكانيكي مانند چرتكه، محاسبه هاي جمع و تفريق سريعتر انجام شود. و سپس ماشين حساب هاي الكتريكي و الكترونيكي ساخته شدند. و از آن مرحله تا ساخت تلفن همراه يك پرش بزرگ به نظر مي رسد اما اساس كار همچنان همان “ ريز مدارها“ هستند و محاسبه جمع و تفريق ارقام يا ارقام دوتايي.در هر مرحله اي و براي مردان هوشمند کسب و کار ، “ فرصت ها“ خودنمايي مي كنند. از سيگنال هاي ساده تلگرافي تا ساخت گوشي هاي تلفن همراه هزاران شغل ايجاد شد.
اطلاعات اكنون از طريق گوشي هاي تلفن همراه به راحتي منتقل مي شود. ولي يك نفر تلاش مي كند كه ايده اي به نام “اس ام اس “يا سيستم ارسال پيام هاي كوتاه را خلق كند. گوشي تلفن همراه هرگز براي اين منظور ساخته نشد و هرگز بخشي از خدمات اطلاعاتي پيشين نيز نبود. اما ظرفيت ريز پردازنده ها اين امكان را فراهم آورد و ما امروز مي دانيم كه سيستم پيامهاي كوتاه تا چه اندازه فراگير شده است. هر روزه ميليون ها “اس ام اس“ مبادله مي شود كه نتيجه آن درآمدهاي سرشار براي شركت هاي مخابرات است. شغلي كه هرگز به تخيل كسي خطور نمي كرد امروز به يك تجارت و منبع درآمد بزرگ مبدل شده است كه ما آنرا “دستگاه چاپ اسکناس“ مي ناميم.دراين ميان نيز فرد ديگري ايده “ نظرسنجي“ را با ايده “اس ام اس“ تلقيق كرد و از تلفيق اين دو ايده برنامه اي به نام شو “ بت آمريكايي “ ايجاد شد كه در آن از طريق اس ام اس محبوت ترين فرد آمريكايي شناسايي مي شود. بديهي است كه ايده اوليه اين كار تلاش براي افزايش ارسال پيام هاي كوتاه و در نتيجه كسب درآمد بيشتر براي شركتهاي مخابرات بوده است. و در اين طريق شما مي بينيد كه يك کسب وکار جديد با شاخه هاي درآمدي متعدد به دست آمده است.در اينترنت نيز توسعه موتورهاي جستجو مانند ويندوز ، ياهو، و گوگل،‌ براي شركت هاي نرم افزاري ملياردها دلار درآمد كسب كرده است. ما مي توانيم بگوييم كه ايده اوليه اين موتورهاي جستجوي از احساس نياز براي دسترسي و دسته بندي كلمات در چارچوب يك “فرهنگ لغات“ شروع شد. در واقع موتورهاي جستجو چيزي بيشتر از يك فرهنگ لغات پيشرفته نيستند.
امروزه ما مي بينيم كه کسب وکار های دانش بنیان در نقاط خاص جغرافيايي شكوفا شده اند. يك مركز “سيليكون ولي“ در كاليفرنياي آمريكا و ديگري در بنگلور هند است. يكي در يك كشور بسيار پيشرفته قرار دارد در حالي كه ديگري در يك كشور در حال توسعه است. و البته مدت ها طول كشيد تا اين موقعيت هاي جغرافيايي مورد پذيرش ديگران قرار گرفت. امروزه مراكز بيشتري شكل گرفته اند. حيدرآباد هند نيز به عنوان يك مركز توسعه صنايع دانش بنيان مطرح شده است. و اين نشان مي دهد كه در حال توسعه بودن يك كشور مانع توسعه ی مشاغل و کسب و کار های دانش بنیان در آن كشور نمی شود.دامنه مشاغل دانش بنیان مي تواند به اندازه دامنه كسب و كار باشد.از توليد نرم افزار تا ساخت و توليد سخت افزار و تا كابردهاي توان سخت افزارها در همه اين مراتب يك طيف بزرگي از مشاغل و کسب وکار ها مشاهده مي شود. و سپس طرح خاص “ريز مدارها“ مطرح مي شوند كه قادر به انجام كارهاي خاصي باشند. هر يك از هزاران شغلي كه متكي بر اين طيف باشد مي تواند به عنوان يك کسب و کار دانش بنیان براي پيشبرد اقتصاد يك كشور در حال توسعه انتخاب شود.من فكر نمي كنم كه ما هميشه بايد نسخه اوليه يا منحصر به فرد چيزي را در اختيار داشته باشيم. بلكه ساده تر است كه كاري را كه ديگران هم انجام مي دهند ما هم انجام دهيم. اما آن چيزي كه مهم است شناسايي مزيت هاي نسبي كشورها است كه تشخيص داده شود چه نوع كاري براي كدام كشور مناسب است.
در همان آغازي كه عصر ارتباطات و اطلاعات آغاز شد مالزي تصميم گرفت كه وارد عرصه فناوري اطلاعات شود. ما عصر صنعت را از دست داديم زيرا هنگامي كه انقلاب صنعتي شروع شد ما تحت سلطه حكومت استعماري بوديم. ما ديگر نمي خواستيم اين انقلاب كه متكي بر اطلاعات بود را از دست بدهيم.در آغاز ما واقعا" اطلاعات كمي در مورد اين كه چه منافعی را مي توان از اين فناوري هاي جديد مي توان كسب كرد داشتيم. اما ما در زمينه جذب سرمايه به هنگام تغيير ساختار از كشاورزي به صنعتي تجارب خوبي داشتيم. و اين تجربه “دارايي“ مهم ما براي ورود به عرصه “ IT“ بود.كسب و كار، هميشه در جستجوي يك محيط و فضاي دوستانه است. و ما مصمم بوديم كه اين فضا را ايجاد كنيم. ما يك كريدور چندر سانه اي (مالتي ميديا) بزرگ را با سياست هاي حمايتي و انگيزشي بالا طراحي كرديم كه مي توانست مشاغل متكي به آي تي را پذيرا شود. در اين كريدور كه در زميني به مساحت 15 كيلومتر در 50 كيلومتر طراحي شد كارهايي مانند تحقيق و توسعه تا توليد واقعي سخت افزار را مي توانست در خود جاي دهد. همه زيرساخت هاي مورد نياز بويژه زيرساختهاي ارتباطي و دسترسي به اينترنت در اين كوريدور جمع آوري شد.دولت نيز آماده دادن كمك بود. در اين مرحله ما به دنبال ماليات گرفتن نبوديم زيرا مايل بوديم دراين مرحله فقط در مورد كسب و كار جديد، خودآموزي كنيم. شركت هاي داخلي و خارجي دعوت شدند. يك لايحه قانوني نيز تصويب شد كه ضمانت مي داد كه سياست هاي اعمال شده دچار تغييرات نا گهاني كه به كسب و كار آنها آسيب بزند، نخواهد شد.يك دانشگاه چند رسانه اي نيز طراحي و ساخته شد كه نيروهاي مورد نياز صنايع مبتنی بر فناوري اطلاعات را پرورش دهد. از دانشمندان و پژوهشگرانی كه در خارج از كشور زندگي مي كردند نيز دعوت شد كه به كشور بازگردند.به سطح و كيفيت زندگي عادي روزانه در اين كريدور نيز توجه خاص شد. يك شوراي بين المللي از شركت هاي مشهور جهاني نيز طراحي شد كه دولت را در ارتباط با جهت و سمت و سوي سياست ها، و سرمايه گذاران را در ارتباط با نيازهاي صنايع راهنمايي كند.