2.28.2009

موج سوم در روش شناسی


روش تحقیق کمی یا کیفی؟ کدام یک گزینه مناسبی برای پژوهش است؟ این پرسش مهم، چندین سال در متون درسی روش تحقیق و بحث های میان پژوهشگران مطرح بوده است. در این نوشتارکوتاه، در پی پاسخی برای این پرسش و یا طرح سوالی بهتر خواهم بود.
روزگاری پژوهشگران، شوق زیادی داشتند تا همانند علوم طبیعی(فیزیک و ...)، روش های کمی را در پژوهش های اجتماعی به کار گیرند و نتایج حاصل را بر اساس نظریه های موجود، تبیین و تفسیر کنند. این رویکرد، موج اول در روش شناسی و سرآغازی برای تکامل روش شناختی علوم اجتماعی به معنی فراگیر آن بود. سال ها طول کشید تا پژوهشگران دریافتند، روش های کمی برای بررسی تمام ابعاد یک پدیده اجتماعی مناسب نیست. بنابر این، در پاسخ به نارسایی های روش شناسی کمی در شناخت واقعیت های اجتماعی، موج دوم روش شناسی پدید آمد؛ در موج دوم، پژوهشگران با بکارگیری روش های تحقیق کیفی، توجه خود را از لایه های بیرونی واقعیت اجتماعی به لایه های درونی تر منعطف نمودند. بر این اساس، دانش اجتماعی نیز، انعطاف پذیری بیشتری یافت. همزمان با تقویت رویکرد های کیفی در روش شناسی، شکافی نسبتا" عمیق میان پژوهشگران کمی و کیفی پدید آمد؛ پزوهشگران کمی، روش شناسان کیفی را بی منطق و روش شناسان کیفی آنها را کور نامیدند. تقابل و تعامل بین روش شناسان کمی و کیفی، منجر به پدید آمدن موج سوم در روش شناسی گردید؛ این موج تلفیق گرایی روش شناختی بود. روش شناسان تلفیق گرا، وقت خود را با بحث بر سر برتری روش های کمی یا کیفی، تلف ننمودند. آنها بر آن شدند تا بدون تاکید بر روشی خاص، طرحی نو در اندازند و با ترکیب روش های کمی و کیفی به شناخت عمیق تری از پدیده های پیچیده اجتماعی دست بیابند.
با این توصیف، اگر به پرسش آغازین برگردیم می توانیم پاسخ آن را با جایگزینی "و" به جای"یا" و حذف علامت سوال به دست آوریم و بگویم: روش تحقیق کمی"و" کیفی.
با توجه به آنچه طرح شد، فکر می کنید ما در کدام موج هستیم؟ آیا موج چهارمی نیز در راه است؟
کلید واژه ها:
روش کمی، روش کیفی، روش تلفیقی، موج سوم، روش شناسی

2.24.2009

چالش های نظری در علوم اجتماعی

اقتصاد خوانده ایم اما نظریه ها را ناتوان از پاسخ به پرسشی در زمینه اقتصاد دانش بنیان می یابیم. جامعه شناسی خوانده ایم اما به راحتی نمی توانیم به پرسشی در زمینه هویت Online پاسخ دهیم، برنامه ریزی درسی خوانده ایم، اما احساس می کنیم برای ارایه یک درسOnline چیزی کم داریم. حقوق خوانده ایم اما نمی دانیم اگر پرشین بلاگ بدون اجازه ما ایکون آمارگیری از بازدید ها را به وبلاگ مان اضافه کرده باشد، آیا حقوق سایبری ما را نقض کرده است یا نه؟ علوم سیاسی خوانده ایم و به نظریه های سیاسی مسلط ایم، اما صحبت از دولت الکترونیک که می شود، فکر می کنیم بحثی مهندسی است و یا جرات نمی کنیم وارد چنین بحثی شویم.چه اتفاقی افتاده است؟ آیا ما از قافله علوم اجتماعی در عصر اطلاعات عقب افتاده ایم؟ یا دگرگونی بنیادینی اتفاق افتاده که ما از آن بی خبریم؟ در این نوشتار تلاش می کنم پاسخی برای این پرسش ها بیابم.
گرچه علوم اجتماعی در جامعه کشاورزی رشد چندانی نیافت، اما جامعه صنعتی بستر مناسبی برای زایش و تکامل علوم اجتماعی بود؛ بسیاری از نظریه های علوم اجتماعی (به معنی عام) در این دوران شکل گرفتند و توسعه یافتند. هنوز در تب و تاب این عصر بودیم که امواج سهمگین عصر اطلاعات، جامعه ـ و به تبع آن علوم اجتماعی ـ را در نوردید و طرحی نو در انداخت. هر علم اجتماعی که خود را زود تر باز سازی نمود، توانست از گردباد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی جان سالم به در ببرد و تغییر پارادایمی (الگوی نظری) در خود را مدیریت کند و آن دسته از علوم اجتماعی که این ظرفیت را نداشتند، دچار تاخر نظری و روش شناختی شدند.برخی از جامعه شناسان تراز اول جهان، که در خط مقدم (Cutting Edge ) رشته خود گام بر می دارند، به موقع متوجه تغییرات اجتماعی متاثر از فناوری های نوین شدند؛ استاد استادان ـ مانوئل کاستلزـ یکی از آنهاست. او در سال 2000 در مقالۀ خود، جامعه شناسان را به درک تغییر و باز سازی نظری جامعه شناسی فراخواند و گفت:
مردم وزش تند تغییرات اجتماعی را حس می کنند، بدون اینکه درک درستی از آن داشته باشند .... آنها نیاز دارند که بدانند، ما (جامعه شناسان) نیاز مند دانستنیم... جامعه نیازمند ماست چون بسیاری از مردم، از درک پیامد های گردبادی که به درونش می رویم، فرو مانده اند. آنها نیاز دارند بدانند که در چه جامعه ای زندگی می کنند، کدام فرایند های اجتماعی نوین، در حال ظهور است؛ کدام یک ساختاری است و کدام یک با کنش اجتماعی هدفمند، قابل تغییر است. جامعه نیازمند ماست چون مردم بدون درک درست از تغییر، مانعی بر سر راه آن خواهند شد و ممکن است ظرفیت چشمگیر نو آوری و فناوری در عصر اطلاعات را از دست بدهیم... بنابر این جامعه شناسی به عنوان علم مطالعه جامعه، دچار چالش شده است ... و ما جامعه شناسان بدون وفاق بر روی جامعه شناسی به عنوان علمی راستین و یک علم اجتماعی ویژه، در انجام وظیفه حرفه ای و روشنگرانه خود ـ درست زمانی که جامعه بیش از گذشته نیاز مند ماست ـ شکست خواهیم خورد.
با این توصیف، ظهور فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، علوم اجتماعی را دچار چالشی جدی و نیازمند باز سازی نظری و روش شناختی نموده است. ضرورت این باز سازی نظری از آنجا ناشی می شود که همه این علوم در حالی به روابط مختلف انسان ها می پردازند که فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی همچون اینترنت، واسطه این ارتباط شده و جامعه نوینی به نام جامعه سایبری را به ارمغان آورده اند.جامعه سایبری نظام ساختارمندی از شبکه های نوین اجتماعی است که در فضای مجازی اینترنت شکل گرفته است. نظریه های کنونی در علوم اجتماعی برای جامعه عینی ارایه شده اند و اگر نتوانند از عهده تبیین پدیده های اجتماعی نوین در جامعه سایبری بر آیند، طبیعی است. با این توصیف، بیشتر نظریه های علوم اجتماعی در عصر کنونی، دور ریختنی هستند؛ زمانی که کالایی را می توان میلیون ها بار از اینترنت Download کرد، دیگر نمی توان صحبت از کمیابی منابع در علم اقتصاد کرد؛ جامعه شناسان نمی توانند فرهنگ مجازی و هویت Online را نادیده بگیرند؛ آموزش شناسان با آموزش سنتی نخواهند توانست نیاز های آموزشی در جامعه سایبری را بر آورده کنند؛ حقوق سایبری در جامعه مجازی، در حکم حقوق مدنی در جامعه عینی است. البته همانگونه که کاستلز گفته است، فناوری به خودی خود نقش علی ندارد، اما از آنجا که واسطه بین کنشگران می شود، نقشی محوری می یابد. بنا بر این در پاسخ به پرسش اول می توان گفت که جامعه تحت تاثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی به صورت بنیادین دگر گون شده و نظریه های علوم اجتماعی در دوران صنعتی را به حاشیه رانده است. از این رو خود علوم اجتماعی مواجه با چالش های بنیادین نظری و نیازمند باز سازی است. این باز سازی نظری و روش شناختی،با لحاظ کردن تغییرات نوین اجتماعی و به ویژه تغییرات در فناوری ارتباطات و اطلاعات ممکن خواهد بود. دانستن اینکه از قافله علوم اجتماعی عقب مانده ایم یا نه، چندان سخت نیست . کافی است ببینیم به چه میزان با فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی آشنا هستیم یا از آنها غافلیم. راستی میانه شما با این فناوری ها چگونه است؟
کلید واژه ها:
چالش نظری، جامعه سایبری، اینترنت، دگر گونی اجتماعی

2.23.2009

متن درسی، سیلابس و نمونه سوال زبان تخصصی 2 پژوهشگری اجتماعی


دانشجویان محترمی که متقاضی فایل زبان 2 علوم اجتماعی بودند می توانند با استفاده از لینک های ذیل آن را دانلود کنند. این متن درسی برای داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد علوم اجتماعی نیز بسیار مفید است.

2.15.2009

معرفی وبلاگ


جامعه سایبری، نام جدیدی برای وبلاگ عصر سایبری است که در پرشین بلاگ داشتم. در این وبلاگ بیشتر به جامعه شناسی اینترنت و تلفن موبایل، جامعه سایبری و روش های تحقیق اینترنتی خواهم پرداخت. سایر مباحث تخصصی این وبلاگ در زمینه ی روش های تحقیق کمی، کیفی و تلفیقی، جامعه شناسی جامعه شبکه ای - اطلاعاتی، جامعه شناسی جهانی شدن، جامعه شناسی کارآفرینی و نوآوری در ICT، جامعه شناسی و ارتباطات سلامت،جامعه شناسی آینده و مدیریت دانش و پژوهش خواهد بود.
جامعه سایبری کلاسی به وسعت فضای سایبری است که هفتگی بروز می شود.
کلید واژه ها :
جامعه سایبری، روش تحقیق، جامعه شناسی اینترنت، جامعه شبکه ای، جهانی شدن